فكر انكار درذهن
يادش اما رفتني نيست
ماندنم را چاره رفتن
رفتنم را چاره اي نيست
.
ماندنم را علت دو راهيست
راه اول سوي رفتن
رفتني اما چه دشوار
دوم اما ماندگاري
ماندني خالي از اميد
.
راه اول را گزين كردم
دل من پر بود از او.
كوله ام اما چه خالي.
خالي از اميد برگشت.
.
آرزو ها سخت درگير
در گيره اي منقوش از اميد.
اميد اما در بيشه اي دور
خفته بود سرشار و خوشبين.
.
اولين كوچه دلم رفت
رفتنش را انكار كردم
چه كنم دل پر بود از ياد
جاي عشقي دگر نبود در آن.
.
در كوچه ي دوم دلي را
ديدم سرشار از تمنا
چه كنم دل پر بود از ياد
جاي پاسخ نبود در آن.
.
بر سر كوچه ي سوم
عشقي بود هرچند زيبا
اما به ياد عشق اول
رفتم و باز هم رها كردم
.
ديگر اما خستهست اين دل
فكر انكار در سر
دلم اما همچنان درگير
.
كوله ام را باز كردم
هرچه ديدم، در آن بار كردم
دل من همچنان در بند
كوله اما پر شد ز تسكين
.
كوي اول دل را رهايي
دست مزدش را در كوله كردم
كوي دوم تمنا
آن را خرج راه كردم
كوي سوم عشقي گزيدم
شايد اين عشق آن نباشد
چاره اي نيست، تكرار كردم.
.
فكر انكار در ذهن
يادش اما رفتني نيست
من كه ديدم رهايي
جز به رفتن چاره اي نيست
رفتم اما همراه كردم
كوله بارم را از تجارب
پر از عشق هاي تازه، اما
ماندگار است همواره با من
ياد آن زيباي دلبر
عشق ِ اول...عشق ِ اول.
Wednesday، October 1، 2008 فرامرز
يادش اما رفتني نيست
ماندنم را چاره رفتن
رفتنم را چاره اي نيست
.
ماندنم را علت دو راهيست
راه اول سوي رفتن
رفتني اما چه دشوار
دوم اما ماندگاري
ماندني خالي از اميد
.
راه اول را گزين كردم
دل من پر بود از او.
كوله ام اما چه خالي.
خالي از اميد برگشت.
.
آرزو ها سخت درگير
در گيره اي منقوش از اميد.
اميد اما در بيشه اي دور
خفته بود سرشار و خوشبين.
.
اولين كوچه دلم رفت
رفتنش را انكار كردم
چه كنم دل پر بود از ياد
جاي عشقي دگر نبود در آن.
.
در كوچه ي دوم دلي را
ديدم سرشار از تمنا
چه كنم دل پر بود از ياد
جاي پاسخ نبود در آن.
.
بر سر كوچه ي سوم
عشقي بود هرچند زيبا
اما به ياد عشق اول
رفتم و باز هم رها كردم
.
ديگر اما خستهست اين دل
فكر انكار در سر
دلم اما همچنان درگير
.
كوله ام را باز كردم
هرچه ديدم، در آن بار كردم
دل من همچنان در بند
كوله اما پر شد ز تسكين
.
كوي اول دل را رهايي
دست مزدش را در كوله كردم
كوي دوم تمنا
آن را خرج راه كردم
كوي سوم عشقي گزيدم
شايد اين عشق آن نباشد
چاره اي نيست، تكرار كردم.
.
فكر انكار در ذهن
يادش اما رفتني نيست
من كه ديدم رهايي
جز به رفتن چاره اي نيست
رفتم اما همراه كردم
كوله بارم را از تجارب
پر از عشق هاي تازه، اما
ماندگار است همواره با من
ياد آن زيباي دلبر
عشق ِ اول...عشق ِ اول.
Wednesday، October 1، 2008 فرامرز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر